نامه محمد یوسفی فرزند محمد یوسف ابن طوغان از نراق به تقی رئوفی فرزند محمد رضا در تهران سال 1336 خورشیدی - سند شماره 542

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

دوست محترم و برادر عزیزم جناب آقای رئوفی مشرف باد
 تصدقت گردم  پس از عرض سلام و ارادت یک دنیا از مهر و محبت برادرانه شما که بنده را شرمسار و رهین محبت خود فرموده اید سپاسگزارم . اینکه واژه برادر را دوبار در بالا تکرار نموده ام به خدا و به جان خودت از برادر هم شما نسبت به من مهربان تر و من شما را از برادر دوست تر میدارم و صدق عرایضم محبت و مهربانی شماست و بسیار بجاست اینکه میفرمایند :
القلب و یهدی القلب(القلب یهدی الی القلب) و اگر در این مورد زیاد مبالغه نمایم شاید حمل بر تملق و چاپلوسی شود ولی به ارواح طیبه پیغمبر اکرم و ائمه اعظم که مَعون زمین و آسمان بوجود آنها بسته است و از قلب و طینت افراد خبر دارند آنها کاملاً مسبوقند که قلب محمد مالامال از دوستی و محبت رئوفی است.
و چقدر مایه مباهات و افتخار من است که دارای دوستی محترم و عزیز هستم که در مواقع سختی و تنهائی به یاریم شتافت و از مَهلَکه فکر و خیال که همانا ناشی از نداری آنهم در شهر غربت میشود نجاتم می‌دهد.
جناب آقای رئوفی جنابعالی خوب می‌دانید که من دارای قوم و قبیله زیاد آنهم خیلی نزدیک در تهران هستم ولی در باره آنها چه بگویم و چه بنویسم ، از خدا میطلبم آنها هم یکی از هزارها محسنات شما را در زندگی بدست آرند .
باز هم اطلاع دارید اگر روزی شود که از فرط گرسنگی آنقدر بیحال باشم که با یک نصفه نان رمقی در وجودم ایجاد شود و آن نان بدست این فامیل شریف باشد افتخار از گرسنگی مردن را به جان می‌خرم که دست بسوی آنها دراز نکنم.
جناب آقای محترم دیگر نمی خواهم با نوشتن کلماتی حُزن آور قلب صاف و زلال شما را مَشوب(آمیخته) نمایم زیرا میدانم شما دلی صاف و باطنی مومن دارید و صدق عرایضم تصمیمی بود که برای آن شخص منظور میگرفتید و با وجود که او به شما خیانت نموده است باز هم سفارش می فرمودید که از آن جناب پذیرائی شود . پس بر خدا فرض بلکه واجب است که بیشتر از پیش تر بشما لطف و مهربانی داشته و همانطوریکه شما خیر و رفاه اشخاص حتی دشمن شماست باز هم وضعی فراهم آورد که غیر اینکه در دنیا کاملاً در رفاه و آسایش باشید در آخرت هم رستگار شوید .
در خاتمه یک چک یک ماهه خدمتتان فرستادم بمبلغ سه هزار ریال(سیصد تومان) از سرکار استدعا دارم که برای اولین بار و آخرین دفعه مبلغ یکهزار و پانصد ریال(صد و پنجاه تومان) توسط مسعود خان اخوی زاده(مسعود یوسفی فرزند حسین) برای چاکر ارسال فرمائید و بجان خودت اولین پولی که بدستم رسید با یکدنیا سپاسگزاری از بزرگواری حضرتعالی تقدیم میدارم و اگر نراق هم تشریف آوردید وجداناً قول میدهم حواله امری را تقدیم کنم .
 آقای رئوفی :
شکرانه بازوی توانا  بگرفتن دست ناتوان است
 تصدق شما محمد یوسفی نراقی
۱۳۳۶/۱/۵

از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه متعلق به 63 سال پیش سپاس گزار می باشیم .

شهدای شهریور ماه شهر مذهبی نراق...
ما را در سایت شهدای شهریور ماه شهر مذهبی نراق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msalahshorannaraghg بازدید : 207 تاريخ : شنبه 8 آذر 1399 ساعت: 12:36