مرحمت خانم اکبری مادر و فرشته زندگی ما بود

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

کوره راهی است
جاده ی پر پیچ و خم کهنه قمار زندگی
وقتی که تنها موسیقی اش

ضجه های رفتن بی بازگشت تو باشد
در هجومِ بُهت ِ بی باورِ زهرِ هجرِ تو
نای رفتن نیست
برای این تن خسته یِ راه مانده یِ دلمرده زِکوچِ تلخِ تو
راه بسته
کوچه تاریک
و
دل داغ حسرت به تن دارد

هیهات از ندیدن ها
نگفتن ها
نرفتن ها
وقتی که همه دیدیم تنهاییت را
غربتت را
کوه های غمت را
سنگینی ِ حزنِ بی صدایت را

و بی تفاوت گذشتیم و
ندیدیم و
نکردیم و
نگفتیم
آن چه بایدرا.......
اما تو
با کوله باری از غم و درد
تنها سایه سار امن دل های ما بودی
آرامش لحظه های بی کسی
دست هایت بوی مهربانی می داد

و نگاهت
از پس ِ آن همه غم
آن همه درد
شهدِ مهر می پراکند و مرهم بود
بر ریشِ دلِ هر خسته دلِ بی پناه
درد واره ی تلخی است
دردِ نبودنت
برای آنان که حتی یک لحظه
بودنت را تجربه کردند

و قطره ای از زلال ِ مهر مادرانه ات را
در تشنگی ِ کویرِ خشکِ محبت ها چشیدند
که تومادر بودی همه را
ای نازنین


اشعار زیبا و ارزشمند از شاعره افسون(آفتاب) طبیب زاده غفاری فرزند عزت الله اهل شهر علم و ادب نراق

                                       مرحوم کربلایی ابراهیم عضایی           مرحومه حاجیه مرحمت خانم اکبری

پنج شنبه 13 آبان 1395 مصادف با 3 صفر 1438 سومین سالگرد درگذشت مادرمان مرحومه مرحمت خانم اکبری فرزند نعمت الله است . توفیق داشته باشیم دور قبرش حلقه زده و اشک چشمی روی سنگ قبرش روان کرده و شستشو دهیم تا از دلتنگی های بی مادری تسکین یابیم و هم روح بلندش با قرائت فاتحه و صلوات خوشنود شود .

 

بیشترین خوشحالی ما فرزندان توفیق خدمتگزاری بود که در حیات والدینمان انجام دادیم و مرتب دعای خیر آنها را با صدای بلند می شنویدیم .

شهدای شهریور ماه شهر مذهبی نراق...
ما را در سایت شهدای شهریور ماه شهر مذهبی نراق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msalahshorannaraghg بازدید : 265 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 9:14