مصاحبه اسیر احمد ابوالحسنی نراقی با رادیو عراق

دوم فروردین 1361 طی عملیات فتح المبین در جبهه ی روستاهای زَعَن و شِلِش شهر شوش استان خوزستان به اسارت نیروهای ارتش متجاوز عراق در آمدم . نهایتا به همراه عده ای از رزمندگان به بغداد پایتخت عراق منتقل شدیم .

چهار روز پس از اسارت تاریخ 5 فروردین 1361 رادیو عراق قصد مصاحبه با اسرای ایرانی در عملیات فتح المبین را گرفت تا شکست های عظیمش در جبهه سرپوش گذاشته شود .
با دوستان محلاتی ام هماهنگ شدیم که تلاش کنیم در مصاحبه نام عده ای از رزمندگان که اسیر شده اند را عنوان کنیم تا خانواده ها از نگرانی نجات یابند لیکن عراقی ها اجازه نداند ولی با استفاده از ایما و اشاره به گونه ای اعلام کردیم که عده ای از نیروها اسیر شده اند .

در بین افراد دیگر بنده و آقای اسداله احمدعلی بیگ محلاتی با رادیو عراق مصاحبه کردیم که دوستان و خانواده این صدای تلخ لیکن خاطره انگیز را ضبط کرده بودند و از طریق نوار کاست دست به دست هم می دادند :
کوچولو اسمت چیه ؟ احمد ابوالحسنی هستم
چند سال داری داری؟ 16 سال
از کجا آمدی ؟ از شهر نراق
در نراق چه می کردی ؟ درس می خواندم
شیعه هستی یا سنی؟ شیعه
چند تا امام دارید ؟ دوازده امام
پس امام سیزدهم کیه؟ امام 13 وجود نداره
مگه خمینی امام سیزدهم نیست؟ ما در ایران به رهبر وعالِم امام می گوییم
رفتار برادران عراقی با شما چگونه بود ؟ بد نبود ؛ بد نبود

سپس ما را به اردوگاه عَنبر منتقل کردند که حجت الاسلام حاج سید علی اکبر ابوترابی فرد(1318 – 1379) آنجا حضور داشت و مورد علاقه بنده و عموم اسرا بود . حاج آقا ابوترابی تاریخ 26 آذر 1359 در ستاد جنگ های نامنظم چمران فعالیت داشت که اسیر و در چندین اردوگاه دیگر اسرا نیز حضور داشت و بعدا به سیّدالاسرا مشهور گردید .

راوی : جانباز و آزاده سرافراز حاج احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله اهل شهر نراق