سند یکصد ساله مربوط به محفل بهاییت شهر نراق و فوت مشهدی محمدیوسف نراقی - سند شماره 74

9 شعبان 1337(برابر با 19 اردیبهشت 1298)
هو
از محفل نورانی نراق(محفل روحانی هیئت ۹ نفره بهائی است و وظیفه ادارهٔ امور جامعه بهائی را بر عهده دارد) .
حضور ماهرالنور انوار مقدسه و هیاکل(پیکره) مجرده اعضاء محفل روحانی تهران علیهم بهاءالدین
الله ابهی (سلام بین بهاییان)
حضور مبارک حقایق مقدسه الهیه و لطائف مجرّده نورانیّه اعضای محفل روحانی ارواحنا فدائهم ارواحنا لفرط الطامکم الفدا

بعد از عجز از ستایش جمال اقدس شخص اجلّ ذکره لاعلی و انکسار(شکستگی) از محامد(خصلت نیکو) و نعوت(نَعت – نشان) حضرت عبدالبهاء(عباس افندی فرزند سومین شخصیت محوری بهائیت) ارواح العالمین لوحدته الفدا
خاطر مبارک اعضای محفل مقدس را مستحضر می دارم مرحوم معاون التجار(فضل الله نراقی فرزند محمدجواد ابن حاج محمدمهدی تاجر نراقی ابن استاد عبدالله نراقی)شهید در حیات خود ؛ مشهدی یوسف نام بهایی وفات نمود .
معاون التجار به قانون شرع بهاءالله بعد از تغسیل نماز با جمعی احباب(یاران بهایی) که خواندند و جسد او را در صندوق یعنی تابوت چوب گذارده و دفن کردند با کمال قدرت و احدی مانع نشد .
بعد از شهادت ایشان اشرار شناسه قبر را شکافته نصفه کاره که میّت را بیرون بیاورند مخیر شدند و نگذاردند و الی حال درصدد اذیت کسان(اقوام یا خانواده) مشهدی یوسف هستند من جمله عبدالکریم شبان که به تحریک بعضی شوهر خاله مشهدی یوسف رفته دلیجان(شهری از استان مرکزی) از سید حسین مجتهد دلیجان(آقا سید محمد حسین دلیجانی فرزند حاج میرزا عبدالوهاب دلیجانی) نوشته گرفته که چون مشهدی یوسف بهایی بوده و برادر زاده هایش که وراث او هستند بهایی هستند مایَملک مشهدی یوسف را به خاله اش بدهند که مسلّم است به این عنوان مبالغی خسارت به ورثه مشهدی یوسف وارد شده تا این اوقات سخت به حاکم نراق به نوشته سید حسین ملّای دلیجان که یا چهل و پنج تومان نقد دریافت کن و این عمل را قطع کن یا املاک آب آنها را توقیف نمایند .
قوّه(رای قوی تر) دادن پول برای ورثه است نَه آنها را آسوده می گذارند ناچار حبیب الله برادر زاده روانه قم شد چنانچه هیئت دولت ... که در حفظ جان و مال تمام رعیت از هر فرقه ای هستند محض رضای حق ..... این بیچارگان را تقاضا فرمائید و حکمی از مرکز وزارت جلیله داخله در .... این مظلومان ورثه مشهدی یوسف گرفته یا از حکومت محلات یا اداره ژاندارمری محلات که دست تعدّی اشرار و مُتعرضین از آنان کوتاه گردد .
امرکم مطاع (در خور اطاعت)

عریضه ای هم در این خصوص به مقام وزارت جلیله داخله عرض شد :
مقام منیع وزارت جلیله داخله ارواحنا فداه
عرض دعاگویان به آستان مبارک این است محمد یوسف نام نراقی چند ماه قبل وفات نمود و ورثه او برادرزاده هایش هستند . عبدالکریم شبان نراقی به تحریک مُتعرضین و اشرار رفته دلیجان نشسته(فتوایی) از سید حسین دلیجانی مجتهد(آقا سید محمد حسین دلیجانی فرزند حاج میرزا عبدالوهاب دلیجانی) آنجا گرفته که محمدیوسف که فوت شده بهایی بوده و برادر زاده هایش هم بهایی هستند و ارث او به خاله اش می رسد که زوجه من است و به این عناوین مبالغی خسارت به این مظلومان زده و ..... سید حسین دلیجانی به نیابت نراق هر گونه که مایملک محمد یوسف را به حُکم من توقیف کن و نباید به ورثه او بدهید .

محض رضای خداوند محض عرض یک نفر ملّا باید جمعی وراث اُناث و ذکور چشم از حق خود بپوشیم . گبر و یهود و نصاری و این ملّت در ظِل مرحمت دولت اند ........... محفوظ جانا و مالا هستند کی سزاوار عدل و رعیّت پروری است . این مظلومان به این صدمه و فشار و غرض ورزی مبتلا باشیم .
الغوث(فریاد از – پناه می برم) محض رضای حق جمعی ضعفا را آسوده فرمایید . ملاحان(کشتی بان) را قربان آستان مبارک بگرداند .
ورثه محمد یوسف نراقی
9 شعبان 1337(برابر با 19 اردی بهشت 1298)