به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ اینجانب اسدالله محمدی پس از پایان امتحانات سال چهارم دبیرستان و دریافت دیپلم در شهرستان کاشان ، اوایل تیر ماه سال 1361 برای اعزام به جبهه به بسیج شهر نراق مراجعه و فرم های مربوطه را دریافت کردم .
یکی از فرم ها نیاز به رضایت و امضای والدین داشت که ابتدا از پدرم حاج علی اکبر خواستم تا فرم را انگشت بزند، ایشان در جواب گفت : حالا که وقت برداشت محصولات کشاورزی است شما قصد جبهه رفتن داری و مخالفت کردند .
اینجا بود که مادرم حاجیه خانم ماهرخ حسنی(مرحوم)فرم را انگشت زد و روز بعد از زادگاهم روستای مهدی آباد دلیجان به بسیج نراق رفتم و فرم را تحویل دادم . فرمانده گفت چند روز طول می کشد تا گروه اعزامی تکمیل شود و باید چند روزی صبر کنی .
فلذا به مهدی آباد برگشتم و برای اینکه پدرم نیز خوشحال شود در فاصله دو هفته ، بیشتر از گذشته با کمک برادرانم مشغول جمع آوری محصولات جو و گندم و خردکردن آن شدیم . پس از اعلام بسیج نراق تاریخ 26 تیر 1361 پس از کسب رضایت پدر و مادر با چند نفر از نیروهای بسیج نراق راهی شهرستان محلات شدیم و از آنجا با تعدادی از بسیجیان جان بر کف محلاتی با یک دستگاه مینی بوس به فرماندهی پاسدار مظاهر لطفی ( شهید اهل نراق) عازم تهران شدیم .
شب را در پادگان امام حسن(ع) در اتوبان بسیج به استراحت پرداختیم و آن موقع عملیات رمضان در پاسگاه زید عراق شروع شده بود . روز 27 تیر1361 گردان ما را با قطار به منطقه جنوب اعزام کردند وقتی به اهواز رسیدیم هوا گرم بود و ما را به مقر تیپ 17 علی ابن ابیطالب(ع) قم واقع در جاده اهواز - خرمشهر منتقل کردند . کنار پایگاه سوله ای بود که اسرای عراقی را موقتا نگهداری می کردند تا مقدمات انتقالشان به عقبه مهیا شود . روز بعد فرمانده تیپ پاسدار مهدی زین الدین(شهید) برایمان از اهداف و استراتژی دفاع مقدس سخنرانی کرد .
راوی : رزمنده و جانباز 70 % شیمیایی حاج اسدالله محمدی فرزند علی اکبر اهل روستای مهدی آباد دلیجان استان مرکزی
شهدای شهریور ماه شهر مذهبی نراق...
ما را در سایت شهدای شهریور ماه شهر مذهبی نراق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : msalahshorannaraghg بازدید : 203 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1396 ساعت: 7:57